دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 4088
تعداد نوشته ها : 6
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب

چکیده : جشن « یلدا »  یا جشن « شب چله »  در آخرین شب پاییز ( 30 آذر ماه برابر با 21 دسامبر ) که بلندترین شب سال نیز هست ، در خاستگاه اصلی خود « ایران » با شور و شوق فراوان برپا می شود . این جشن ریشه در آیین کهن  « مهر » دارد که دیرزمانی در ایران و سپس در بسیاری از کشورهای آسیا و اروپا گرامی داشته می شد. شادمانی ، گردهمایی خانوادگی و خوردن میوه هایی همچون هندوانه و انار و خشکبار از آیین های ویژه جشن یلدا است.

پیشینه آیین مهر : در هزاره های دور ، مردمانی که در طبیعت زندگی می کردند بر اثر مشاهده خورشید و ماه و ستارگان و تجربه تغییرات طبیعی فصول و کوتاهی و بلندی روز و شب ، فعالیت های روزانه خود را بر بنیان این پدیده های طبیعی و دگرگونی های آن ها تنظیم می کردند و از آن ها بهره های فراوان می بردند. از این روی زندگی بخشی این پدیده های طبیعی را ستودند و آنان را تجلی وجود خداوند دانستند و از میان این پدیده های طبیعی ، خورشید که با پرتوهایش ( مهر ) به این زمین و همه زیستمندان روی آن گرمای زندگی می بخشید ، بیش از همه مورد ستایش قرار گرفت. سپس مردمان با اندیشیدن و ژرف نگری در بزرگترین منشاء نور مادی ( خورشید ) و شناخت اثرات زندگی بخش پرتو های آن ( مهر ) به شناخت بزرگترین منشاء نور معنوی ( خداوند ) دست یافتند . آنگاه مهر معنوی خداوند را ستودند و کوشیدند تا این صفت خداوندی را که به معنای صلح و دوستی ، محبت و پیمان داری و میانه روی است ، در نهاد خود نیز پرورش دهند.

مهر ، در زبان سنسکریت  « Mitra » ، در اوستایی « Mithra » ، در زبان پهلوی « Mitr » و در پارسی امروزی « Mitra یا  Mehr » گفته می شود.

مهر ، در زبان های سنسکریت و اوستایی به معنای پیمان و همبستگی و پیوستگی دو یا چندین نفر است . مهر در زبان پارسی نیز محبت و دوستی ، آشتی و پیمان معنا می دهد . براین پایه در فرهنگ ایران « مهر» دشمن دروغ و دروغگو است چون نمی توان از انسان بدکردار و دروغ گفتار انتظار داشت که پایبند به پیمان باشد و کسی می تواند به پیمان خود وفادار باشد که گوهر راستی را برگزیده باشد.

اگر مهر را عینی تر کرده و پوششی زمینی به آن بدهیم ، پایداری هستی و گسترش نیکی محض را در آن جلوه گر خواهیم یافت . مهر ، جلوه ای از پیمان انسان با انسان ، پیمان انسان با محیط اجتماعی و طبیعی  ، و مسئولیت پذیری برای نگهبانی از خانواده ، شهر و کشور است. در یک نگاه ژرف تر انسان پایبند به پیمان ، پرچمدار و نگهبان هستی خواهد بود . بنابراین " پایبندی به پیمان " با " آبادانی " مترادف می شود ، و " پیمان شکنی " با " ویرانی  و ظلمت " هم معنا می گردد . بر پایه این دیدگاه ، نظام کیهانى نیز بر مدار نظم و هنجاری ( اَشا ) مى چرخد که نمودى از اصل پیمان و نگهداشت آن است.   

این دیدگاه در فرهنگ و ادب ایران زمین بسیار تاثیر گذاشته است . در همین راستا ،  شانزدهمین روز هر ماه و هفتمین ماه سال در گاهشماری ایرانى نام « مهر » بر خود دارد. همچنین یشت دهم از کتاب اوستاى متاخر نام مهر را بر پیشانى دارد . به گزارش هردوت نیز ایرانیان از دوره هخامنشى نام مهر را بر فرزندان خود مى گذاشتند .البته امروز نیز نام مهر یا میترا را همچنان برفرزندان خود مى گذارند و افزون بر آن واژه « پیمان » را نیز به عنوان نامی برای فرزندان خود برمی گزینند .

 پیروان آیین مهر به نشانه پیمان دوستى حلقه مهر را بر انگشتان یکدیگر می نشاندند و این نماد زیبا امروز در جوامع بشرى به شکل حلقه زناشویی به هنگام پیوند و پیمان زناشویی بین دو زوج جوان تبادل می شود.

 

آیین مهر در ایران زاده شد ، به بالندگی رسید و هزاران سال به چهره ها و جلوه های گوناگون در همه سرزمین های پهناور ایرانی پایدار ماند و پیروان فراوان داشته و دارد . کهن ترین سندى که نام مهر یا میترای مورد باور ایرانیان و هندیان در آن آمده و به دست ما رسیده ، لوح هایی است متعلق به ۱۴۰۰سال پیش از میلاد که در سال ۱۹۰۷ میلادی در « کاپادوکیه » ( Cappadocia ) کشف شده است و این پیمانى است که میان هیتى ها و میتانى ها بسته شده است. این سند هم اکنون ( ۲۰۰۷ میلادى ) عمرى ۴۱۰۰ ساله دارد .با این همه پژوهشگران بر این باورند که پیشینه آیین مهر به هزاران سال پیش از آن بازمی گردد.

 در سده  اول پیش از میلاد ، این آیین در چهره ای نو با نام آیین میترا ( میتراییسم ) توسط رومی های تحت نفوذ فرهنگ ایران ، در سراسر قاره اروپا ، غرب و شمال آفریقا و آسیای صغیر و نواحی اطراف دریای سیاه منتشر شد و طی پنج سده در بخش بزرگی از جهان گسترش یافت و معابد میترا توسط پیروان آیین میترا در سراسر اروپا ساخته شد ؛ به گونه ای که بر اساس شواهد باستان شناختی و تاریخی موجود ، در آغاز سده چهارم میلادی بیش از 300 معبد میترا در ایتالیا وجود داشت و این آیین توسط لژیونرهای رومی به سرزمین های زیر نفوذ آن امپراتوری از جمله آلمان، اتریش و انگلستان انتقال یافت. اما از اوایل سده چهارم میلادی با گسترش مسیحیت به تدریج میتراییسم و سنن آن در اروپا کمرنگ شد.

هنوز نیز بسیاری از نماد ها و سنت های این آیین کهن به صورت های گوناگون در باورها و سنت های مردم ایران و دیگر ملت های جهان زنده مانده است . از دیرباز ایرانیان به نام « مهر » دو جشن برگزار کرده اند که یکی « مهرگان » نام دارد و دیگری که موضوع این نوشتار است جشن « یلدا »  نام گرفته است.

جشن یلدا ، جشن زایش مهر : هزاران سال پیش ، ایرانیان دریافته بودند که از آغاز دی ماه1 روزها به تدریج بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود و خورشید هر روز بیش تر در آسمان می ماند و نور و گرمی می پراکند. از این روی در پایان آخرین شب پاییز ( درازترین شب سال ) و سپیده دم نخستین روز زمستان2 ، برآمدن « نخستین پرتوهای خورشید تابان » را که « مهر » می نامیدند ، به عنوان لحظه « زایش  مهر » جشن می گرفتند که بعد ها جشن « یلدا »  و یا جشن « شب چله »3 نامیده شد و تا امروز باقی مانده است. یلدا واژ ه ای سُریانی4 و به معنای « زاده شدن » است که توسط مسیحیان سُریانی به ایران آورده و ماندگار شد. 

ایرانیان  از اول دی ماه تا دهم بهمن ماه 5  (جشن سده )  را  که 40 روز است « چله بزرگ » می نامند و از دهم بهمن ماه تا بیستم اسفند ماه6 را  نیز « چله کوچک » می نامند.  چون در این 40 روز دوم یا چله کوچک از شدت سرما نسبت به چله بزرگ کاسته شده است.

رومیان نیز مهم ترین جشن خود را " سُل ناتالیس انویکتوس " Natalis Invictus)  Sol - ) یعنی "میلاد خورشید شکست ناپذیر " می نامیدند و گرامی می داشتند و از این روی پس آشنایی با آیین مهر به این همانی « مهر » با « خدای آفتاب » دست زدند . natalis=noel=birth) )

شب یلدا ، بلند ترین شب سال : می دانیم که زمین در اول دی ماه ( 21 دسامبر ) هر سال به نقطه انقلاب زمستانی خود می رسد. نقطه ای که در آن، ناظران نیمکره شمالی دارای کوتاه ترین روز و بلندترین شب سال بوده و بر عکس در نیمکره جنوبی بلندترین روز سال اتفاق می افتد. اما باید توجه داشت که در این شب همه ناظران نیم کره شمالی دارای طول شب یکسان نیستند. در استوا طول شب و روز برابر و هریک مساوی با 12 ساعت است و هرچه به طرف قطب می رویم طول شب یلدا افزایش می یابد. درازای شب یلدا در برخی از شهرهای جهان به شرح زیر است :

 

 


شهر
کشور
درازای شب یلدا

مکه
عربستان
13 ساعت و 18 دقیقه

مدینه
عربستان
13 ساعت و 32 دقیقه

چابهار
ایران
13 ساعت و 36 دقیقه

یزد
ایران
14 ساعت و 5 دقیقه

اصفهان
ایران
14 ساعت و 9 دقیقه

تهران
ایران
14 ساعت و 26 دقیقه

مشهد
ایران
14 ساعت و 29 دقیقه

تبریز
ایران
14 ساعت و 39 دقیقه

برلین
آلمان
15 ساعت و 36 دقیقه

پاریس
فرانسه
15 ساعت و 59 دقیقه

لندن
انگلیس
16 ساعت و 25 دقیقه

مسکو
روسیه
17ساعت و 17 دقیقه

استکهلم
سوئد
18 ساعت و 18 دقیقه

هلسنکی
فندلاند
18 ساعت و 35 دقیقه

ریکجاویک
ایسلند
20 ساعت و 31 دقیقه

لولئو
سوئد
21 ساعت و 44 دقیقه

 

همان گونه که در جدول بالا مشاهده می شود، شب یلدا برای برخی کشورها طولانی تر است. برای مثال در چنین شبی در استکهلم پایتخت سوئد، خورشید ساعت 8 و 55 دقیقه طلوع و ساعت 14 و 37 دقیقه غروب خواهد کرد. یعنی طول روز تنها 5 ساعت و 42 دقیقه است و شب بسیار زود فرا می رسد! البته خورشید هم در این روزها کم فروغ است ، زیرا در وسط روز حداکثر ارتفاع آن از افق حدود 8 درجه خواهد بود.

آداب و رسوم شب یلدا : جشن یلدا نیز همانند دیگر جشن های ایرانی یک جشن خانوادگی است . در این جشن اکثر خانواده های ایرانی با هر دین و مذهب ، در پرتو نور ( آتش یا شمع یا نور چراغ  ) به شادى مى پردازند و سفره ای گسترده می کنند و خوراکی های ویژه ای را بر آن می نهند. این خوراکی ها را در بیشتر نواحی « شب چَره » می نامند و معمولا شامل هفت نوع میوه و آجیل هفت مغز می باشد. البته گاهی شمار آن ها از هفت نوع بیشتر می شود و افزون بر آن انواع شیرینی سنتی و غیر سنتی نیز تهیه می شود.

شور و شوق مردم برای خرید خوراکی های ویژه شب یلدا را از چند روز زودتر به ویژه از در روزهای 29 و 30 آذرماه ( 20 و 21 دسامبر ) ، در بازارها و فروشگاه های میوه و آجیل می توان دید. معمولا این خریدها تا پاسی از شب نیز ادامه دارد و در آخرین لحظه ها نیز کسانی را می بینیم که از سر کار برگشته و میوه های شب یلدا را خریداری نموده و به خانه می برند.  از میوهایی ویژه شب یلدا هندوانه ، انار و انگور است و در کنار آن ها از میوه های تابستانی دیگر همچون سیب ، خربزه ، خیار و گاهی « به » استفاده می کنند. در بین میوه های شب یلدا ، هندوانه اهمیت بیشتری دارد و اگر وضعیت اقتصادی خانواده ها اجازه دهد حتما آن را برای این شب تهیه خواهند کرد زیرا بسیاری باور دارند که اگر مقداری هندوانه در شب یلدا بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی در سراسر زمستان سرما بر آن ها چیره نخواهد شد و بیمار نمی شوند. پژوهشگران بر این باورند که خوردن هندوانه و انار در این شب معنایی رمزگونه در خود نهفته دارد و هندوانه و انار سرخ و گرد نمادی از گرمای مهر در شب سرد زمستان هستند.

شب چره یلدا همچنین شامل دانه هایی چون گندم و شاه دانه و برنجک و نخود بوداده یا برشته ( نخودچی )، و آجیل شامل تخمه هندوانه و کدو و  گاهی تخمه آفتابگردان ، بادام، پسته، فندق ، گردو است  که در کنار آن از میوه های خشک یا خشکبار همچون سنجد سرخ ، کشمش، انجیر خشکه ، برگه زردآلو و توت خشکه است.

معمولا برای شب یلدا شام ویژه ای تهیه نمی شود و تهیه شام بستگی به وضع اقتصادی و نوع تغذیه خانواده دارد. در بیشتر خانواه ها در شب یلدا، پس از خوردن شام،  برای " شب نشینی" یا " شب زنده داری  " به خانه خویشاوند بزرگتر می روند.

گستردن سفره ای از خوراکی های گوناگون ریشه در یکی از مراسم  آیین مهر دارد که " بزم مهر " یا مهمانی مهر نام داشت. در این مراسم سفره ای آیینی گسترده می شد و پیروان مهر به نشانه همسانی و برابری و استواری در پیمان با همدیگر و با خداوند ، با یکدیگر همسفره و هم پیاله می شدند و به خوردن گوشت گاو و بعد ها نان مقدس درَونَ ( Draona ) و نوشیدن آشامیدنی مقدس هَومَ ( Haoma  ) می پرداختند. گستردن این سفره آیینی هنوز نیز در بین زرتشتیان با نام " میَزد" ( Myazd  ) متداول است که بر آن خوراکی هایی همچون نان ، سیروگ ( نوعی نان روغنی ) ، انواع میوه ، شیرینی و آجیل لرک ( Lork  ) که مخلوطی از مغز پسته ، بادام ، گردو ، فندق ، کشمش سبز، برگه زردآلو ، خرما خشکه و چند نمونه خشکبار دیگر است ، می نهند و پس از نیایش ، خوراکی ها بین حاضران پخش می شود و آن ها به نشانه تبرک از آن ها می خورند.

یکی دیگر از رسوم شب یلدا که در بیشتر خانواده های ایرانی متداول است ، بَُردن « شب چله ای » یا هدایای ویژه شب چله ( یلدا ) برای نوعروسان و تازه دامادان است. معمولا در خانواده هایی که به تازگی بین یک زوج جوان خطبه عقد خوانده شده اما هنور زندگی مشترک را به صورت رسمی آغاز نکرده اند ، در شب چله ( یلدا ) مادر داماد به همراه مجموعه ای از خوراکی های ویژه شب یلدا که با ذوق و سلیقه خاصی آراسته شده اند ، هدایای دیگری همچون لباس یا پارچه و طلا تهیه نموده و برای عروس می فرستد. این عمل به صورت متقابل از سوی مادر عروس نیز صورت می گیرد که البته زمان آن در برخی مناطق یک شب بعد از شب چله و در بیشتر مناطق نخستین شب چله پس از آغاز زندگی مشترک زوج جوان در خانه بخت خواهد بود.

در سده های اخیر فال گرفتن از کتاب حافظ ( شاعر و عارف بزرگ ایرانی ) نیز در شب یلدا و در برخی از خانواده ها مرسوم شده است.

ضرورت ثبت جهانی یلدا : یلدا ، جشن مهرورزی و صلح و دوستی جهانی است که به صورت همگانی و غیر رسمی در خانواده های ایرانی و برخی دیگر از کشورها  ، از هر قشر و با هر دین و مذهب برگزار می شود. یلدا جشنی است که در آن مردمان به انتظار سپیده دم و دریافت گرمای مهر تابان می نشینند و این گرمای زندگی بخش را که از طبیعت گرفته اند به همدیگر هدیه می دهند . نزدیک بودن زمان برپایی ( Christmas ) یا جشن میلاد عیسی مسیح ( 25 دسامبر ) و جشن یلدا ( 21 دسامبر ) و مشابهت سنت های این آیین های زیبا نشان از همدلی همه مردمان زمین با هر دین و آیین است. پس شناسایی بهتر و ثبت این جشن کهنسال به عنوان میراث مشترک بشری ضمن این که می تواند آن را به همه ملت های جهان  بیشتر بشناساند ، امکان حفظ  ارزش های جهانی نهفته در این جشن و انتقال بهتر آن را به نسل های بعدی بشر فراهم خواهد آورد. 

 

---------------------

1 – در تطبیق تقویم ایرانی با تقویم میلادی ، « دی ماه »  از 22 دسامبر تا 20 ژانویه است.

2- در تقویم ایرانی فصل پاییز دارای ماه های مهر و آبان و آذر است که در تطبیق با تقویم میلادی از 23 سپتامبر آغاز می شود در 21 دسامبر پایان می یابد و فصل زمستان دارای ماه های دی ، بهمن و اسفند است که در تطبیق با تقویم میلادی از 22 دسامبر آغاز شده و در 19 مارس به پایان می رسد.

3- یک دوره 40 روزه را « چهله » یا « چله » می نامند.

4 - سَُریانی زبان مردم سوریه و شمال عراق ، قبل از میلاد مسیح تاچند قرن بعد از آن یعنی تاظهور اسلام است و هنوز نیز گویندگانی دارد.

5 – در تطبیق تقویم ایرانی با تقویم میلادی ، « بهمن ماه » از 21 ژانویه تا 19 فوریه است . روزدهم بهمن ماه برابربا روز۳۰ ژانویه ، برپایه یک باور ایرانى روزی است که آتش توسط « هوشنگ » پادشاه استوره ای کشف شد و بر این پایه در این روز « جشن سده » یا جشن پیدایش آتش برپا می شود.

6 – در تطبیق تقویم ایرانی با تقویم میلادی ، « اسفند ماه » از 20 فوریه تا 19 مارس است.

دسته ها :
شنبه سیم 9 1387
دیاکو بنیانگذار دولت ماد در سال ۱۳۳۲ پیش از هجرت بود. دیاکو یا دیوکس اولین پادشاه ماد بود که بین سالهای ۷۰۹ تا ۶۵۶ قبل از میلاد مسیح بر سرزمین ماد حکومت می‌کرد. دیاکو توانست ۷ طایفه قوم ماد را با هم متحد کند، و سپس در سال ۷۰۱ پیش از میلاد به عنوان رهبر و قاضی آن ۷ طایفه انتخاب شد. پس از ۷ سال رهبری در بین این ۷ طایفه، وی از طرف مادی‌ها به عنوان پادشاه انتخاب شد و تا سال ۶۵۶ قبل از میلاد مسیح برهمه طایفه‌های ماد حکومت کرد.
دیاکو در پایتخت که در آن زمان هگمتانه و امروزه همدان نام دارد، قصری معروف و تو در تو و هفت طبقه ساخت که هر طبقه با یک رنگ تزیین شده بود.
ماجراهای به قدرت رسیدن دیاکو در کتاب تاریخ هرودوت آمده‌است. دیاکو احتمالاً پسر یک شاهزادهٔ مادی با نام کیاکسار بوده که خود کیاکسار احتمالاً فرزند دیاکو نام دیگری بوده که در سال ۷۱۵ قبل از میلاد مسیح به سرزمین آشور تبعید شد.
فرورتیش


فَروَرتیش (حدود ۶۶۵ - ۶۳۳ پ.م.) پسر دیاکو، دومین شاه ماد بود.
وی مانند پدرش، با دولت آشور آغاز به جنگ کرد ولی شکست خورد و به دست پادشاه آشور آشوربنی‌پال، کشته شد.
نام فرورتیش تلفظ دیگری از نام فرهاد است.
فرورتیش یا همان فرهاد پسر دیاکو و دومین پادشاه ماد بود که پایه گذار حکومت ماد به حساب می‌آید و بین سالهای ۶۶۵ قبل از میلاد مسیح تا ۶۳۳ قبل از میلاد مسیح حکومت کرد. مانند پدرش، فرهاد هم جنگ بر علیه آشوریان را آغاز کرد اما متاسفانه شکست خورد، به دست آشوربنی پال افتاد و به دست او کشته شد. جانشین فرهاد کیاکسار (هووخشتره) نام داشت که پسر وی بود. وی سعی کرد لیدیه را تصرف کند ولی با رسیدن به رود قزل ایرماق (در ترکیه امروزی)، به دلیل یک کسوف ناگهانی، جلوتر نمی‌رود. سپس کیاکسار در پیروی از پدرش، به آشور لشکرکشی می‌کند و این بار پیروزی از آن مادی‌ها می‌شود.
هووخشتره

هووَخشَترَه (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ.م.) تواناترین شاه ماد اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد.
نام هووخشتره پادشاه ماد را یونانیان به صورت (کی آخسارو، کیخسرو) (کیخسرو که او را صورت افسانه‌ای هووخشتره[1] پادشاه ماد می‌پندارند.[۱] ) نوشته‌اند که در فارسی تلفظ فرانسوی آن یعنی سیاگزار Cyaxares را نیز زیاد نوشته و بکار برده‌اند.[۲]
به احتمال قوی، معنی نام او «خوش‌نشانه» است در معنی کسی که می‌تواند خوب نشانه‌گیری کند. ریشه نام او از فعل هَخش (Haxsh) در پارسی باستان آمده که به معنی نشانه‌گیری کردن است. اجزاء این نام عبارت‌اند از هو (خوب)+هخش (نشانه‌گیری)+تر (اضافه دستوری)
دسته ها :
پنج شنبه بیست و هشتم 9 1387
ایلامیان
اونتاش گال

اونتاش گال در سال ۱۲۶۵ قبل از میلاد، به حکومت ایلام رسید و شهری جدید به نام اونتاش بنا کرد و در آن زیگورات برپا ساخت.



شوتروک ناخونته اول

شوتروک ناخونته اول به سال ۱۲۰۷ قبل از میلاد، به پادشاهی رسید و در آغاز با شاه بابل وارد جنگ شد و موفق شد که بابل را تصرف کند. شوتروک ناخونته فرمان به غارت بابل داد و تمام گنجینه‌های آن شهر را به شوش منتقل کرد.شوتروک ناخونته به سرزمین کاسی‌ها هم تاخت و آن‌جا را نیز تصرف کرد. شوتروک ناخونته معابد بسیاری در همه شهرهای قلمرو خویش بنا کرد و چند شهر و روستا را آباد ساخت. شوتروک ناخونته در سال ۱۱۷۱ قبل از میلاد درگذشت.

شیلهک این شوشیناک

شیلهک این شوشیناک در سال ۱۱۶۵ قبل از میلاد؛ به سلطنت ایلام رسید و پس از آن به تجهیز سپاه پرداخت و تا ناحیه دیاله نفوذ پیدا کرد و به کرکوک رسید و بابل را محاصره نمود و به غنایم زیادی رسید. در میان این غنایم، لوح سنگی نارامسین و قانون حمورابی به معبد شوش تقدیم شد و سپس همه دره دجله و ساحل خلیج فارس و رشته‌کوه زاگرس زیر سلطه او درآمد و همه ایران غربی متحد شده و نخستین شاهنشاهی در تسلط ایلام تشکیل گردید.شیلهک این شوشیناک در سال ۱۱۵۱ قبل از میلاد،درگذشت.

شوتروک ناخونته دوم

شوتروک ناخونته دوم به سال ۷۱۷ قبل از میلاد، به سلطنت ایلام رسید و کتیبه‌ای در کوه نزدیک مال‌میر بنا کرد و یک معبد کوچک هم ساخت. شوتروک ناخونته دوم در سال ۶۹۹ پیش از میلاد، درگذشت.

هالوشو

هالوشو در سال ۶۹۹ قبل از میلاد به پادشاهی ایلام رسید و به سرزمین اکد حمله کرد و شاه بابل را اسیر کرد و با خود به ایلام آورد و شخص دیگری را به پادشاهی بابل برگزید. در زمان هالوشو، بابل تابع ایلام شد. هالوشو،پسر سناخریب را به دام انداخت و او را به قتل رسانید و سناخریب هم پسر او را کشت و پس از آن مردم ایلام شوریدند و او را در سال ۹۶۳ قبل از میلاد، عزل کردند.



کودور ناخونته

کودور ناخونته در سال ۶۹۳ قبل از میلاد و پس از برکناری هالوشو، به سلطنت رسید و در این زمان آشور به ایلام حمله کرد. کودور ناخونته نتوانست در برابر حملات آشوری‌ها مقاومت کند. آشوری‌ها شرط صلح را برگشت بابل به قلمروشان قرار دادند اما کودور ناخونته نپذیرفت. ایلامیان به شهر ماداکتو در کرخه مهاجرت کردند. کودور ناخونته خود را به شهر هیدالو رسانید. کودور ناخونته پس از یک سال سلطنت به دست درباریانش در سال ۶۹۲ قبل از میلاد، کشته شد.

هوبان ایمنا

هوبان ایمنا در سال ۶۹۲ قبل از میلاد، به سلطنت رسید. در زمان او بار دیگر نزاع درگرفت و ایلام به طرف‌داری از امیر بابل که دست‌نشانده خود او بود، بر ضد آشور وارد مبارزه شد و جنگی درگرفت و کمی بعد سناخریب توانست بار دیگر بابل را تسخیر کند و ایلام را به سرزمین‌های نخستینش بازگرداند.



خوم‌بان ایگاش

خوم‌بان ایگاش در سال ۶۸۸ قبل از میلاد، به شاهی رسید و به بابل حمله کرد و تا شهر سیپ‌پار پیش رفت و آن‌گاه به شوش بازگشت و در سال ۶۷۴ جان سپرد.

اورتاکو

اورتاکو در سال ۶۷۴ قبل از میلاد، به شاهی نشست. اورتاکو با آشور روابط بازرگانی برقرار کرد. در این هنگام آشوربانیپال به مصر یورش برد و اورتاکو به بابل تاخت و آن شهر را تسخیر نمود.

هوبان هالتاش

هوبان هالتاش در سال ۶۴۰ قبل از میلاد، به شاهی رسید.در دوران حکومت او، آشوریان دوباره به ایلام حمله کردند و مدکتو را تصرف نمودند و با فتح این شهر آشوریان به کرخه راه یافتند. شوش پایتخت ایلام تسخیر گردید.آشوربانیپال دستور قتل هوبان هالتاش را صادر کرد و پادشاهی ایلام در سال ۶۳۱ قبل از میلاد،پایان یافت
دسته ها :
چهارشنبه بیست و هفتم 9 1387
X